با “دوستت دارم” ، “از شما خوشم آمده”، “تو همان مرد یا زن رویاهایم هستی” شروع میشود و در بهترین و خوشبینانهترین حالت اگر به تجاوز، قتل و اخاذی ختم نشود ثمرهاش تلخی، شکست و پشیمانی است. دوستیهای خیابانی این روزها به معضل اجتماعی تبدیل شده به طوری که بررسی پرونده های جنایی نشان میدهد برخی از جرائم از جمله قتل، آدم ربایی، اخاذی و تجاوز به عنف در پوشش این روابط پنهانی انجام میشود.
با نگاهی به صفحه حوادث روزنامهها پایان تلخ این دوستیها را میبینیم، روابطی که ابتدا با طعم آشنایی برای ازدواج و دوستی آغاز میشود و در پایان خاطره ای تلخ را برای یکی از دو طرف که اغلب دختران هستند رقم میزند. در برهه کنونی که وضعیت اقتصادی خانوادهها نامناسب است و گرانیها فشار زیادی به سرپرستان خانوار آورده، متأسفانه حماقتهای برخی دختران بیشتر شده و با قرار گرفتن در مسیر این گونه دوستیها و افزودن به مشکلات خانواده، گناهی نابخشودنی را مرتکب میشوند.
نکته واضح در این گونه روابط این است که، هر عاشقی اول «عاشق خود» است و بعد عاشق معشوقه! به گزاره های زیر توجه کنید، آیا رنگ و بویی از عقلانیت و یا حتی انسانیت در چند مورد زیر، چه از ناحیه پسر و چه از ناحیه دختر میبینید؟
یک – دوستی خانم دکتر با بیمار خود؛ ۲۷ اردیبهشت ماه زن جوانی به نام سمیه ضمن مراجعه به کلانتری خود را پزشک معالج معرفی کرد و عنوان داشت: فردی به هویت منصور حدود ۴ سال میشود که تحت درمان من قرار دارد. در این چهار سال من با منصور رابطه دوستانه بر قرار کردم ولی اوایل امسال بود که من به عقد مردی از بستگانمان در آمدم و رابطهام را با منصور به پایان رساندم. ولی منصور به این رابطه پایان نداد و شروع به اخاذی و مزاحمت برای بنده نمود.(۱)